loading...
مجموعه اشعار
میلاد بازدید : 19 یکشنبه 05 مرداد 1393 نظرات (1)

صبح

صبح از سفر سخت زمان می اید

زانسوی زمین و آسمان می آید

شب را به فراسوی زمین رانده به خشم

صبحی که نفس نفس زنان می آید

میلاد بازدید : 71 یکشنبه 05 مرداد 1393 نظرات (0)

دلسوزی

 

تبم ترسم که پیراهن بسوزد

زهرم آه من آهن بسوزد

مرا فردوس می شاید که ترسم

دل دوزخ به حال من بسوزد

 

میلاد بازدید : 26 یکشنبه 05 مرداد 1393 نظرات (0)

از این

 

نه از مهر ونه از کین می نویسم

نه از کفر ونه ازدین می نویسم

دلم خون است می دانی برادر

دلم خون است از این می نویسم

میلاد بازدید : 28 یکشنبه 05 مرداد 1393 نظرات (0)

عادت

 

بشوی این گرد از آیینه خویش

به رغم عادت دیرینه خویش

رها کن اندکی آیینه ها را

دمی بنگر درون سینه خویش

میلاد بازدید : 18 شنبه 04 مرداد 1393 نظرات (0)

خواب چهل ساله

 

از خواب چهل ساله خود پا شده ام

گم بوده ام و دوباره پیدا شده ام

 

ای حس شکوهمند غمگین و شگفت

امروز چقدر با توزیبا شده ام

 

میلاد بازدید : 23 شنبه 04 مرداد 1393 نظرات (0)

حرمت درد

 

درد تو به جان خریدم و دم نزدم

درمان تو راندیدم و دم نزدم

 

از حرمت درد تو ننالیدم هیچ

آهسته لبی گزیدم و دم نزدم

میلاد بازدید : 35 شنبه 04 مرداد 1393 نظرات (0)

حسرت پرواز

دیری است از خود از خدا از خلق دورم

با این همه در عین بی تابی صبورم

 

پیچیده در شاخ درختان درختان چون گوزنی

سرشاخه های پیچ در پیچ غرورم

 

هر سوی سرگردان و حیران در هدایت

نیلوفرانه پیچگی بی تاب نورم

 

بادا بیفتد سایه برگی به پایت

باری به روزی روزگاری از عبورم

 

 

از روی یکرنگی شب و روزم یکی شد

همرنگ بختم تیره رخت سوگ و سورم

 

خط می خورد در دفتر ایام نامم

فرقی ندارد بی تو غیبت یا حضورم

 

در حسرت پروانه بامرغابیانم

چون سنگ پشتی پیر درلاکم صبورم

 

آخر دلم با سربلندی می گذارد

سنگ تمام عشق رابر خاک گورم

 

میلاد بازدید : 18 شنبه 04 مرداد 1393 نظرات (0)

غربت

دلم خوش است به گلهای باغ قالی ها

که چشم باران دارم زخشکسالی ها

 

به باد حادثه بالم اگر شکست چه باک

خوشا پریدن با این شکسته بالی ها

 

چه غربتی است عزیزان من کجا رفتند

تمام دورو برم پر زجای خالی ها

 

زلال بود و روان رود روبه دریایم

همین که ماندم مرداب شد زلالی ها

 

خیال غرق شدن در نگاه ژرف تو بود

که دل زدیم به دریای بی خیالی ها

میلاد بازدید : 19 شنبه 04 مرداد 1393 نظرات (0)

سفر ایستگاه

قطار می رود

تو می روی

تمام ایستگاه می رود

 

ومن چقدر ساده ام

که سال های سال

در انتظار تو

کنار این قطار رفته ایستاده ام

و همچنان

به نرده های ایستگاه رفته

  تکیه داده ام!

میلاد بازدید : 25 شنبه 04 مرداد 1393 نظرات (0)

هر چه شعر گل کنم

سنگ ناله می کند رود رود بی قرار

کوه گریه می کند آبشار آبشار

 

آه سرد می کشد باد باد داغدار

خاک می زند به سر آسمان سوگوار

 

سرو از کمرخمید لاله واژگون دمید

برگ وبار باغ ریخت سبز سبزدر بهار

 

ذره ذره آب شد التهاب آفتاب

غرق پیچ وتاب شد جست وجوی جویبار

 

بر لبش ترانه آب از گدازه های درد

در دلش غمی مذاب صخره صخره کوهوار

 

ازسلاله سحاب ازتبار آفتاب

آتش زبان او ذولفقارآبدار

 

باورم نمی شود کی کسی شنیده است

زیر خاک گم شوند قله های استوار

 

بی تو گر دمی زنم هر دمی هزار غم

روی شانه دلم هر غمی هزار بار

 

هر چه شعر گل کنم گوشه جمال تو

هر چه نثر بشکفم پیش پای تونثار

 

 

تعداد صفحات : 3

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 21
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 1
  • آی پی امروز : 1
  • آی پی دیروز : 1
  • بازدید امروز : 2
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 3
  • بازدید ماه : 12
  • بازدید سال : 33
  • بازدید کلی : 964